ارتباط فرهنگ و خرده فرهنگها در تغذیه

ارتباط فرهنگ و خرده فرهنگها در تغذیه

غذا هویت فرهنگ و دین

مردم از طریق الگوهای غذایی با گروه فرهنگی یا قومی خود و با دنیا ارتباط برقرار می­کنند. غذا اغلب به عنوان وسیله ­ای برای حفظ هویت فرهنگی آنها استفاده می­شود. افراد با پیشینه­ های فرهنگی مختلف غذاهای مختلفی می­خورند. مناطق جغرافیایی در فرهنگ غذایی افراد تأثرگذار هستند که نتیجه آن ایجاد الگوهای غذایی است.

در بین مذاهب و ادیان غذا یکی از مهم ترین بخش­های مراسم مذهبی است. نقش غذا در فرهنگ دینی بخش مهمی از احترام در میان جوامع خود است و بسیاری از ادیان به دستورات دینی عمل می­کنند، از این رو غذا به روش­های مختلف تهیه می­ شود.

منظور از غذا کاوش فرهنگ از طریق غذا است. کاووش به معنای سوالاتی مانند: آنچه مردم مصرف می­کنند، چگونگی به دست آوردن مواد غذایی، چه کسی غذا را تهیه می­کند، نوع ارتباط مردم و اقوام با فرهنگ غذا.

این غذاها ممکن است محصولات ارگانیک باشد، ممکن است محصولات وگان باشد یا محصولات محلی.

فراتر از صرفاً تغذیه بدن، آنچه می­خوریم و با چه کسی می­خوریم می ­تواند الهام بخش و تقویت پیوند بین افراد، جوامع و حتی کشورها باشد. درهمه فرهنگها هیچ رابطه ­ای نزدیکتر از رابطه با خانواده وجود ندارد، بنابراین غذا نقش مهمی در تعریف نقش­ها، قوانین و سنت­های خانواده دارد. بین فرهنگ و غذا رابطه وجود دارد. به گفته بسیاری از نظریه پردازان غذا نیز مانند لباس، زبان، دین و... به ما هویت و فرهنگ می­ دهد.

سوال اینجاست؛

آیا غذا در شکل گیری هویت فردی نقش دارد یا خیر؟

با صنعتی شدن فرهنگ غذا، محصولات ارگانیک چه نقشی در این صنعت و فرهنگ غذایی مردم بازی می­کند؟

آیا رفتن به سمت غذاها و محصولات گیاهی و وگان می­تواند به مردم در بازیابی هویت فرهنگی کمک کند؟

گیاهان دارویی چه نقشی در طبخ غذا بازی می­کنند؟

نقش ادیان در تعیین و یا تغییر فرهنگ غذایی چگونه است؟